روابط آمریكا و گرجستان در یك دهه اخیر را شاید بتوان نماد مناسبات دوجانبه بر بستر تحول در نگاه نخبگان و رویكردها دانست. چراكه پس از وقوع انقلاب معروف به رز در گرجستان در سال 2004و تغییر نخبگان این كشور، الگوهای رفتاری تفلیس نیز تغییر كرد و از الگوی وابستگی به روسیه دوران 'ادوارد شواردنازه' تا الگوی وابستگی به غرب و به ویژه آمریكا در دوران 'میخاییل ساكاشویلی' حركت كرد.
در چنین قالبی، روابط آمریكا و گرجستان به ویژه طی سالهای اخیر به سرعت گسترش پیدا كرد به نحوی كه این روابط با طرح ورود گرجستان به سازمان ناتو و حضور در ائتلاف غربی در افغانستان معنای دیگری یافته است. در این زمینه، میخاییل ساكاشویلی رییسجمهوری گرجستان روز دوشنبه 10 بهمن با سفر به آمریكا و دیدار با 'باراك اوباما' رییس جمهوری این كشور تلاش می كند تا آغاز جدیدی در روابط آمریكا و گرجستان ایجاد نماید.
براین اساس روسای جمهوری دو كشور در دیدار اخیر خود با تاكید بر اهمیت همكاری استراتژیك دو طرف، افزایش همكاریهای دوجانبه و نیز رویكردی مشترك برای مقابله با چالش امنیت بینالملل را خواستار شدند. باراك اوباما در این دیدار با اشاره به 'همكاری ویژه ای' گرچستان با ناتو در افغانستان خواستار آن شد كه این همكاری های 'بیش از گذشته گسترش یابد'. در دیگر سو ساكاشویلی نیز با تاكید مجدد بر حمایت آمریكا از اهداف این كشور، ابراز امیدواری كرد كه گرجستان با حمایت آمریكا به عضویت سازمان ناتو در آید. چنین رویكردهایی از رهبران دو كشور نشان می دهد كه دو كشور تلاش دارند كه با گسترش همكاری به فضایی مشترك از مناسبات برسند.
نشست اوباما و ساكاشویلی سومین ملاقات این دو روسای جمهور آمریكا و گرجستان پس از انتخاب اوباما در سال 2008 است. دو طرف آخرین بار در حاشیه نشست لیسبون در نوامبر سال 2010 با یكدیگر ملاقات داشتند.
**آمریكا- گرجستان و فضای منطقه ای
---------------------------------------------
گرجستان در منطقه ای قرار دارد كه می توان آن را انباشتی از ظرفیتهای راهبردی و اقتصادی دانست. از منطقه قفقاز جنوبی در بین دو دریای خزر و سیاه به عنوان دروازه اروپا به آسیا و بالعكس نام میبرند. این سرزمین توسط رشته كوه قفقاز به دو منطقهی شمالی و جنوبی تقسیم میشود. قفقاز شمالی با جمهوریهای داغستان، چچن و اینگوش، اوستیای شمالی و بخشی از فدراسیون روسیه همسایه است. قفقاز جنوبی شامل جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان است كه پس از فروپاشی شوروی در 1989 به استقلال دست یافتند.
قفقاز جنوبی همچنین، یكی از پر تنشترین مناطق جهان است، به طوری كه بحران قرهباغ و جدایی طلبی در گرجستان (منطقه اوستیا)، از پیچیدهترین بحرانهایی است كه ریشه در سیاستهای حاكمیتی شوروی سابق دارد.گرجستان كه پس از استقلال با سه منطقه جدایی طلب آجارستان، آبخازیا و اوستیای جنوبی روبرو شد راه گرایش به غرب را انتخاب كرد و طی تغییر و تحولی موسوم به انقلاب 'گل رز' به پیروی از سیاستهای واشینگتن گروید. ساكاشویلی رییس جمهور كنونی كه یكی از رهبران غربگرای انقلاب رنگین بود، تلاش كرد پایگاه روسیه دراین كشور را تضعیف سازد.
تا پیش از حادثه 11 سپتامبر 2001، قفقاز عمدتاً صحنه رقابت های اقتصادی بود و حضور و رقابت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای بیشتر در حوزه اقتصادی و منابع انرژی آن جریان داشت اما واقعه 11 سپتامبر، شرایط جدیدی را در منطقه حاكم ساخت و حضور قدرت های بزرگ علاوه بر حوزه اقتصادی و انرژی، در حوزه های نظامی و امنیتی نیز انجام پذیرفت.
در این میان، نقش گرجستان با وجود تحولات داخلی و رویكردهای جدید این كشور در سیاست خارجی آن، از اهمیت بالایی برخوردار گردید چراكه تفلیس بعنوان یك متحد بادوام می توانست علاوه بر، اقدام نیابتی از سوی آمریكا در فضای اقتصاد منطقه ای، قابلیت جهت دهی مناسبات راهبردی غرب (حضور آمریكا و ناتو) را در منطقه قفقاز جنوبی و حتی گسترده از آن نیز دارا باشد. بنابراین، در چارچوب چنین منطقی این سوال مطرح خواهد شد كه آیا روابط آمریكا و گرجستان با توجه به فضای همكاری- رقابت میان آمریكا و روسیه گسترش خواهد یافت؟
** آمریكا- گرجستان: فضای جدید مناسبات
-------------------------------------------------
شاید سفر ساكاشویلی رییس جمهور گرجستان به آمریكا و دیدار با رییس جمهوری این كشور را بتوان سفری جهت پایه ریزی مناسبات آینده دانست. چراكه براساس اعلام دفتر ریاست جمهوری گرجستان،گفت و گو برای افزایش مناسبات اقتصادی و همكاری های نظامی برای ایجاد پایه های یك همكاری راهبردی از اولویت های اصلی این ملاقات اعلام شده است. دو طرف در این دیدار ضمن تاكید بر تحكیم همكاریهای استراتژیك دو جانبه بر تحكیم روابط در زمینههای تجارت، گردشگری، اقتصاد انرژی، آموزشی، علمی، فرهنگی و امنیتی تاكید داشتند كه چنین رویكردهایی نشان از پایه گذاری مناسباتی راهبردی برای آینده است.
در حوزه روابط اقتصادی،هرچند دو كشور افزایش تجارت 800 میلیون دلاری سال 2000 تا سه میلیارد دلاری در سال 2009 داشتند اما ایالات متحده در یك بسته كمك های ویژه 295میلیون دلار به گرجستان كمك مالی داشته است. در حوزه مناسبات امنیتی- نظامی نیز، آمریكا در چهارچوب سازمان ناتو طی یك دهه گذشته و به ویژه پس از سپتامبر2001، كمك های نظامی خود را به گرجستان افزایش داده است به طوری كه دولت آمریكا در سال 2005 كارشناسان نظامی خود را در چارچوب برنامه 'همكاری بادوام' برای آموزش نظامیان گرجی به این كشور فرستاد و همچنین نیروهای گرجی نیز در چارچوب نیروهای ناتو و ایساف در افغانستان مشاركت داشتند و از كمك های آمریكا بهره می گرفتند.
اما به نظر می رسد كه روابط آمریكا و گرجستان را می توان از بعد دیگری نیز مورد بررسی قرار داد و شاید بتوان آینده آن را براساس این گزاره ترسیم كرد. روابط آمریكا و گرجستان به شدت متاثر از روابط و شاید روند رقابت - همكاری آمریكا - روسیه در منطقه است. چراكه روندها و فضای گذشته به خوبی نشان می دهد كه همكاری آمریكا و روسیه در سطح دوجانبه و بین المللی باعث می شود تا فضای بیشتر برای كشورهای منطقه ای نظیر گرجستان، جهت گسترش مناسبات خود با آمریكا ایجاد گردد و با سوق یابی آمریكا و روسیه به سمت یك رقابت راهبردی،گسترش این همكاری های نیز با تحدید مواجه می شود.
در چنین بستری، روابط آمریكا و گرجستان هرچند با در سطوح دوجانبه اقتصادی و نظامی با گسترش همراه بوده است اما به نظر می رسد كه ضرورت ها و الزامات راهبردی از عناصری است كه این روابط را تحت الشعاع خود قرار می دهد، برآیند این الزامات را می توان در مناسبات راهبردی آمریكا و روسیه جست و جو كرد كه ضرورت آینده مناسبات واشینگتن - تفلیس محسوب می شود.
تحقیق**2040**1567